دروغ می گفت:دیگری را دوست داشت
بارها گفتم دوستم داری گفت:اری
تا دیری خاموش بودم ولی اخر از پا افتادم و گفتم:
راستش را بگو ترا خواهم بخشید.ایا دل به دیگری بستی؟
فریاد براوردم بگو راستش را هرچه هست تو را خواهم بخشید
واز گناهت هرچه سنگین باشد خواهم گذشت
عاقبت با ارزوی فراوان پیشم امد و گفت:مرا ببخش دیگری را دوست دارم
گفتم:حال که تو سالها به من دروغ گفتی این بار من به تو دروغ گفتم و تو را
نخواهم بخشید!!!
|